صرف نظر(صَ فِ نَ ظَ) چشم پوشی. اغماض. گذشت. تعمیه. غمض عین. رجوع به صرف نظر کردن شود ادامه... چشم پوشی. اغماض. گذشت. تعمیه. غمض عین. رجوع به صرف نظر کردن شود لغت نامه دهخدا